محرم و کتاب/ آفتاب در حجاب؛
تحقیقات دقیق در زوایای پنهان تاریخی زندگی حضرت زینب(س)
به گزارش روابط عمومی ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور، اداره امور کتابخانه های مساجد ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور، بسته مطالعاتی محرم واربعین 1402 کانون های فرهنگی هنری مساجد را اعلام کرده است. بر این اساس ده عنوان کتاب درنظر گرفته شده اند: آفتاب در حجاب، ضیافت بلا، خادم ارباب کیست؟، بریده بریده، احضاریه، همرزمان حسین (ع)، رحمت واسعه، بچه های فرات، موکب آمستردام و ماه به روایت آه.
ما طی سلسله مطالبی به معرفی این کتاب ها به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) و شهدای نهضت کربلا می پردازیم. در نخستین مورد، کتاب آفتاب در حجاب معرفی می شود.
این کتاب اثری از سید مهدی شجاعی از انتشارات نیستان هنر، روایتی از زندگی حضرت زینب سلام الله علیها از کودکی تا زمان وفات این بانو است. روایتی که بر اساس تحقیقات دقیق در زوایای پنهان تاریخی زندگی حضرت زینب سلام الله علیها بیان شده است.
کتاب آفتاب در حجاب، این کتاب اثر پرباری است از سید مهد شجاعی که تا کنون سی مرتبه تجدید چاپ شده است . در این کتاب که از هجده بخش تشکیل شده است و برای نوشتن آن از مستندات تاریخی فراوانی بهره گرفته شده است جزئیات مربوط به زندگی حضرت زینب (س) را از کودکی تا وفات توصیف می کند و بدین جهت این کتاب را آفتاب در حجاب نامیده اند که هنوز شخصیت بزرگ و والای آن بانوی بزرگوار هنوز درک نشده است و از این جهت در حجاب است.
نکته های جالبی از زندگی حضرت زینب (س) در این کتاب می خوانیم. به عنوان مثال طبق روایت های مختلف نام این حضرت را پیامبر (ص) از سوی جبرئیل گذاشته است و به معنای درخت نیکو و خوش بو است. در آفتاب در حجاب آمده است که بعداز نام گذاری ایشان پیامبر از جبرئیل سوال کرد دلیل این غصه و گریه چیست؟ جبریل عرضه داشت همه عمر در اندوه این دختر می گریم که همه عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید.
در بخشی از این کتاب می خوانیم: «صدای ضجه دوست و دشمن، زمین و آسمان را برمیدارد. زنان و فرزندان که تاکنون فقط سکوت و صبوری و تسلی تو را دیدهاند، با نوحهگری جانسوزت بهانهای مییابد تا سیر گریه کنند و عقدههای دلشان را بگشایند.
از اینکه میبینی دشمن قتالهی سنگدل هم گریه میکند، اصلا تعجب نمیکنی، چرا که به وضوح، ضجهی زمین را میشنوی، اشک اشیا را مشاهده میکنی، گریهی آسمان را میبینی، نوحه سنگ و خاک و باد و کویر را احساس میکنی و حتی میبینی که اسبهای دشمن آن چنان گریه میکنند که سمهاشان از اشک چشمهاشان تر میشود. ولولهای به پا کردهای در عالم، زینب!
هیچ کس نمیتوانست تصور کند که این زینب استقامت اگر بخواهد در مصیبت برادرش نوحهگری کند، چنان آتشی به جان عالم و آدم میافکند که اشک عرش را در میآورد و دل سنگین دشمن را میلرزاند. اما این وضع، نباید ادامه بیابد که اگر بیابد، دمی دیگر آب در لانهی دشمن میافتد و سامان بخشیدن سپاه را برای عمر سعد مشکل میکند.»