وجود ۲۹ مسجد و کانون مزین به نام مبارک امام موسی کاظم (ع) در استان فارس + زندگی‌نامه امام موسی کاظم (ع)
وجود ۲۹ مسجد و کانون مزین به نام مبارک امام موسی کاظم (ع) در استان فارس + زندگی‌نامه امام موسی کاظم (ع)

وجود ۲۹ مسجد و کانون مزین به نام مبارک امام موسی کاظم (ع) در استان فارس + زندگی‌نامه امام موسی کاظم (ع)

۱۵ باب مسجد و ۱۴ باب کانون فرهنگی هنری مساجد در استان فارس به نام و یا القاب مبارک حضرت امام موسی کاظم (ع) مزین هستند.
شناسه خبر : 1080838 تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱۴۰۰ زمان انتشار : ۱۹:۳۱

خبرگزاری شبستان - شیراز:

ایشان یکی از ائمه ای هستند که لقب «باب الحوائج» را به خود اختصاص داده اند، نام مبارک شان «موسی (ع)»، پدر گرامی شان «جعفر بن محمد (ع)» و مادر ارجمندشان «حمیده (س)» نام دارد، ایشان در بیستم ذیحجه 127 هجری قمری به دنیا آمدند البته در تاریخ ولادت شان قول دیگر هم وجود دارد و گفته می شود تاریخ تولد ایشان هفتم صفر 128 قمری است، طول عمر با برکت ایشان 55 سال است که 35 زعامت و امامت شیعه را بر عهده داشتند.

برخی منابع از علاقه فراوان امام صادق (ع) به ایشان خبر داده اند، «احمد برقی» می گوید: امام صادق (ع) پس از ولادت فرزندشان موسی (ع)، سه روز به مردم غذا داد، ایشان در «ابواء» شهر «مدینه» دیده به جهان گشودند، ایشان امام هفتم شیعیان جهان به شمار می روند و منابع شیعه و اهل سنت عبادت، علم، عبادت، بخشندگی و بردباری ایشان را ستوده اند و «کاظم» و «عبدصالح» از دیگر القاب ایشان است، کنیه ایشان را «ابوابراهیم»، «ابوالحسن اول»، «ابوالحسن ماضی» و «ابوعلی» عنوان کرده اند و به خاطر آنکه ایشان توانایی غلبه بر خشم خود را داشتند، ایشان لقب «کاظم» را گرفتند.

دوران زندگی آن حضرت خلافت «منصور (لعنت الله علیه)»، «هادی»، «مهدی» و «هارون عباسی (لعنت الله علیه)» همزمان بود، به خاطر آنکه زمان زندگی ایشان با دوران اوج عباسیون هم زمان بود ایشان تقیه را در پیش گرفتند، اما همواره زمان مناظرات مختلف از دستگاه عباسی مشروعیت زدایی کردند.

 

 

همسر ایشان «نجمه» نام داشته است، البته ایشان بر حسب موارد تاریخی همسران دیگری نظیر «ام احمد (س)» هم داشته اند، از تعداد فرزندان ایشان در منابع تاریخی گزارش‌ های متعددی آمده «شیخ مفید» تعداد فرزندان ایشان را 37 فرزند شامل 18 پسر و 19 دختر عنوان کرده است، ساداتی که از نسل ایشان هستند به سادات موسوی مشهورند.

فرزندان زیادی از ایشان به جا مانده است که باعث شده تا نسب سادات در ایران اسلامی بیش از قبل گسترده شود، حضرت امام رضا (ع)، حضرت معصومه (س)، حضرت حکیمه (س)، حضرت حمزه (ع) و حضرت حسین بن موسی (ع) از فرزندان ایشان هستند که در اقصی نقاط ایران اسلامی مدفون هستند، اما حضرت احمد بن موسی (ع) به عنوان بزرگترین فرزند ایشان، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت محمد بن موسی (ع) و حضرت سیدعلاالدین حسین (ع) به عنوان کوچکترین فرزند ایشان در شیراز مدفون هستند و بارگاه این امامزادگان مامن و ملجا عاشقان اهل بیت (ع) در ایران اسلامی به ویژه فارس و شیراز است.

در منابع آمده است امام صادق (ع) با توجه به سخت‌گیری ‌های عباسیان و برای حفظ جان امام کاظم (ع)، پنج نفر از جمله خلیفه عباسی، را به عنوان وصی خود معرفی کردند، امام صادق (ع) بارها به خواص امام کاظم (ع) را معرفی کرده بودند اما پس از آن برخی اصحاب برجسته نظیر «مومن طاق» و «هشام بن سالم» دچار تردید شدند که به سراغ افراد دیگر رفتند و سوالاتی در مورد زکات پرسیدند پس از آنکه نتوانستند از مطالب آنان قانع شوند به سوی امام کاظم (ع) آمدند و با پاسخ های ایشان قانع شدند و امامت ایشان را پذیرفتند.

از حضرت موسی بن جعفر (ع) نزدیک به سه هزار حدیث در کتاب «مسند الامام الکاظم» گردآوری شده است.

روزهای آخر عمر امام کاظم (ع) در زندان «سِنْدی بن شاهِک (لعنت الله علیه)» سپری شده است، شیخ مفید نوشته است: «سندی، به دستور «هارون الرشید (لعنت الله علیه)» امام (ع) را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسیدند.»

 

 

شهادت ایشان جمعه، 25 رجب سال 183 قمری در بغداد روی داده است، البته شیخ مفید روز شهادت ایشان را 24 رجب عنوان کرده است البته درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد از جمله اینکه سال شهادت ایشان را سال 181 و 186 قمری عنوان کرده اند.

پس از آنکه موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید، سندی بن شاهک برای اینکه جلوه دهد که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، عده‌ای از فقها و سرشناسان بغداد را حاضر کرد و پیکر امام را به آن ‌ها نشان داد تا ببینند در بدن امام جراحتی وجود ندارد، همچنین به دستور او پیکر امام را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.

درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ ‌نویسان بر این باورند که «یحیی بن خالد (لعنت الله علیه)» و «سندی بن شاهک» ایشان را مسموم کرده ‌اند، برای قراردادن بدن امام کاظم (ع) در معرض دید عموم 2 دلیل گفته شده است: «یکی اثبات اینکه ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند و دیگری باطل کردن باور کسانی که به مهدویت او اعتقاد داشته‌ اند.»

پیکر مبارک موسی بن جعفر (ع) را در مقبره خانوادگی «منصور دوانیقی (لعنت الله علیه)» که به «مقابر قریش» شهرت داشت، دفن کردند، بعدها این محل به حرم کاظمین مشهور شد، دلیل آنکه پیکر ایشان در مقبره خانوادگی منصور دفن شد این بود که محل دفن ایشان به محل تجمع و حضور شیعیان بدل نشود، پس از آن سال های بعد و پس از شهادت امام جواد (ع)، پیکر آن امام همام (ع) هم در جوار پدربزرگ شان امام کاظم (ع) مدفون شد و اکنون به یکی از زیارتگاه های مهم شیعه بدل شده است.

 

 

دُر کلام گهربار امام کاظم (ع)

 

وشَک دَعوَةً وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ؛

دعایی که بیشتر امید اجابت آن می‌رود و زودتر به اجابت می‌رسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او. (اصول کافی، ج. ۱، ص. ۵۲)

 

أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ

بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است. (تحف العقول، ص. ۴۰۳)

 

قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ

بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است. (بحاالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۲۱)

 

مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما

هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است. (تحف العقول، ص. ۴۲۵)

 

مَنِ استَوی‌ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ

هر کسی که دو روزش مساوی باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است. (بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص. ۳۲۶، ح. ۵)

 

لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ

از ما نیست کسی که هر روز حساب خود رانکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، واگر بدی کرده، از خدا آمرزش طلب کرده و به سوی او توبه کند. (اصول کافی ج. ۴ ص. ۱۹۱)

 

لِکُلِّ شَیءٍ دَلِیلٌ وَ دَلیلُ العَاقِل التَّفَکُّر، وَ دَلیلُ التَّفکُّرِ الصُمت

برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفکر است و دلیل تفکر خاموشی. (تحف العقول، ص. ۴۰۶)

 

مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ

کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد. (بحارالانوار، جلد ۷۸، ص ۳۳۳)

 

مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) کَانَ کَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر

هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند، چون کسی است که بی زه کمان کشد. (تحف‌العقول، ص ۴۲۵)

 

أوشَک دَعوَةً وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ

دعایی که بیشتر امید اجابت آن می‌رود و زودتر به اجابت می‌رسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او. (اصول کافی، ج ۱، ص ۵۲)

 

مَن أرادَ أن یکنَ أقوَی النّاسِ فَلیتَوکل عَلی الله

هر که می‌خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل کند. (بحار الانوار، ج ۷، ص ۱۴۳)

 

 

أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ

بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است. (تحف العقول، ص ۴۰۳)

 

مَلْعُونٌ مَنْ اغْتابَ أخاهُ

ملعون است کسی که از برادرش غیبت کند. (بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۲۳۲)

 

مَنِ استَوی‌ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ

هر کسی که ۲ روزش مساوی باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است. (بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۳۲۶، ح ۵)

 

لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ

از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر بدی کرده، از خدا آمرزش طلب کرده و به سوی او توبه کند. (اصول کافی، ج ۴، ص ۱۹۱)

 

قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ

بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است. (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۲۱)

 

مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما

هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است. (تحف العقول، ص ۴۲۵)

 

مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه

چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزی است. (بحاالانوار، ج ۷۸، ص ۳۱۹)

 

دَعوَةِ الصائِمِ تَستَجابُ عِندَ اِفطارِه

دعای شخص روزه‌دار هنگام افطار مستجاب می‌شود. (بحار الانوار، ج ۹۲، ص ۲۵۵، ح ۳۳)

 

 الغَضَبُ مِفتَاحُ الشَّر

خشم کلید هر بدی است. (تحف العقول، ص ۴۱۶)

 

وَاللّه‌ِ ما اُعطِیَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‌ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ

به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنی ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدواری او به خدا و خوش اخلاقی اش و خودداری از غیبت مؤمنان. (بحارالأنوار، ج ۶، ص ۲۸، ح ۲۹)

 

إنَّ الحَرامَ لا یُنمی‌ وإن نُمِیَ لا یُبارَکُ فیهِ

مال حرام افزون نمی‌شود و اگر هم افزون شود برکت نمی‌یابد. (الکافی، ج ۵، ص ۱۲۵)

 

 إنَّ العاقِلَ لایَکذِبُ و إن کانَ فیهِ هَواهُ

خردمند دروغ نمی‌گوید، اگرچه میل او در آن باشد. (تحف العقول، ص ۳۹۱)

 

اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ

خداوند عزّوجلّ، بنده خواب آلوده بیکار را دشمن دارد. (الکافی، ج ۵، ص ۸۴، ح ۲)

 

مُجَالِسَه أَهلِ الدِّینِ شَرَفُ الدَّنیَا وَ الاخِرَه

همنشینی با اهل دین، شرف دنیا و آخرت است. (تحف العقول، ص ۴۲۰)

 

مُشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ یُمنٌ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفیقٌ مِنَ اللّه

مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگی، برکت، رشد و توفیقی از سوی خداست. (تحف العقول، ص ۳۹۸)

 

 دَعوَةِ الصائِمِ تَستَجابُ عِندَ اِفطارِه

دعای شخص روزه‌دار هنگام افطار مستجاب می‌شود. (بحار الانوار، ج ۹۲، ص ۲۵۵، ح ۳۳)

 

 الغَضَبُ مِفتَاحُ الشَّر

خشم کلید هر بدی است. (تحف العقول، ص ۴۱۶)

 

لِکُلِّ شَیءٍ زَکاهٌ، وَ زَکاة الجَسَدِ صِیامُ النَّوافِل

برای هر چیزی زکاتی است، و زکات تن روزه‌های مستحبی است. (تحف العقول، ص ۴۲۵)

 

 التَّدبِیرُ نِصفُ العیشِ

تدبیر نیمی از زندگی است. (تحف العقول، ص ۴۲۵)

 

مَن وَلَههُ الفَقرُأبطَرهُ الغِنی

آن که نَداری حیرانش کند، توانگری سرمستش می کند. (بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۹۸)

 

 مَن رَأی أخاهُ عَلَی أمرٍ یُکرِهُهُ فَلَم یَرِدهُ عنهُ وَ هُو یقدِر عَلَیهِ، فَقَد خَانَه

هر که برادرش را در کاری ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است. (الامالی صدوق، ص۳۴۳)

 

اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلوةُ

بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می‌کند، نماز است. (تحف العقول، ص ۴۵۵)

 

إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدَراً الَّذِی لایَرَی الدُّنیا لِنَفسِه خَطَرا، اما إنَّ أبدانَکُم لَیس لَها ثَمَنٌ إلّا الجَّنه، فَلا تَبِیعُوها بِغِیرِها

به راستی که با ارزش‌ترین مردم کسی است که دنیا را برای خود مقامی نداند، بدانید بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید. (تحف‌العقول، ص‌۴۱۰)

 

إنَّ الله حَرَّمَ الجَنَّهَ عَلی کُلِّ فَاحِشٍ بذِی قَلِیلِ الحَیاءِ لا یُبالِی مَا قَال وَ لا مَا قِیل فِیه

خداوند بهشت را بر هر هرزه گوی کم حیا که باکی ندارد چه می‌گوید یا به او چه گویند حرام کرده است. (تحف‌العقول، ص ۴۱۶)

 

إیّاکَ و الکِبر، فَإنَّهُ لایَدخُلُ الجَنَّهَ مَن کَانَ فِی قَلبِه مِثقالَ حَبَّهٍ مِن کِبر

از کبر و خودخواهی بپرهیز، که هر کسی در دلش به اندازه دانه‌ای کبر باشد، داخل بهشت نمی‌شود. (تحف‌العقول، ص ۴۱۷)

 

 

 

حجت الاسلام «یوسف سلمان زاده»، رئیس مرکز امور رسیدگی به امور مساجد فارس گفت: 15 باب مسجد در استان فارس مزین به نام و یا القاب مبارک حضرت امام کاظم (ع) هستند که هست سه باب این مساجد در شیراز واقع شده است.

حجت الاسلام «حسین امیدی»، در رابطه با تعداد کانون های فرهنگی هنری مساجد مزین به نام و یا القاب امام موسی کاظم (ع) هم گفت: 14 باب کانون فرهنگی هنری مساجد در استان فارس به نام و یا القاب حضرت امام موسی کاظم (ع) مزین هستند و از این تعداد 2 کانون فرهنگی هنری مساجد در شیراز قرار دارند، برخی کانون ها به القاب حضرت نظیر «باب الحوائج (ع)» مزین هستند.

مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد فارس با اشاره به تعداد مساجدی که به نام و یا القاب مبارک امام موسی کاظم(ع) مزین هستند و میزبانی کانون های مساجد را بر عهده دارند چرا که نام برخی کانون ها با نام مسجد یکی نیست، اضافه کرد: 14 باب مسجد در استان فارس به نام و یا القاب ایشان مزین هستند که سه باب آن در شیراز قرار دارد، که این مساجد میزبان کانون های فرهنگی هنری مساجد هستند.


گزارش: محسن تورع

پایان پیام/ 130