انسان عاقل در اندیشه امام رضا (ع)
انسان عاقل در انديشه امام رضا (ع)

انسان عاقل در اندیشه امام رضا (ع)

عقل همانند فانوس و راهنمايي است که نقش پيامبري و راهبري در زندگي انسان اجرا مي‌کند و جايگاه بس مهم در شاکله آموزه‌هاي ديني دارد. ائمه اطهار(ع) از جمله حضرت ثامن‌الحجج علي بن موسي الرضا(ع) نسبت به عقلانيت تاکيد ويژه‌اي دارد.
شناسه خبر : 12841 تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۹ زمان انتشار : ۱۶:۳۲

به گزارش کمیته ارتباطات و فضای مجازی ستاد بزرگداشت دهه کرامت: در سیره ائمه اطهار(ع) توجه به عقلانیت و تدبر در  اعمال و رفتار یکی از مهمترین مسایلی است که همواره مورد تاکید آن بزرگواران قرار گرفته است. در واقع اهل بیت(ع) به دنبال شکل دهی به جامعه ای بودند که اساس آن اندیشه ورزی باشد.
 
با توجه به اهمیت این مساله، «علی بیرانوند»، پژوهشگر مباحث دینی یادداشت اختصاصی را در اختیار کمیته ارتباطات و فضای مجازی دهه کرامت قرار داده است که در ادامه می خوانید:
 
 
یکی از نعمت‌های بسیار ارزشمند و راهبردی که خدای متعال به همه انسان‌ها عطا کرده نعمت، عقل، خرد، تعقل و نیک اندیشی است. نعمت بسیار ارزشمندی که اگر در طول حیات مادی با نور قرآن و رهنمودهای انبیاء و اولیای الهی بارور سازی شود به خوبی می‌تواند سعادت و آرامش مادی و معنوی را برای انسان به ارمغان آورد؛ کما اینکه در منابع روایی نیز در تعریف و تبیین معنای واقعی عقل این چنین بیان شده است «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَةَ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَةُ وَ هِیَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ؛ [1] از حضرت صادق (علیه السلام) سؤال شد: «عقل چیست؟» فرمود: عقل آن است که به وسیله آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت به دست آید. راوى گوید: عرض کردم: «پس آن‏چه معاویه داشت چه بود؟» حضرت فرمود: آن نیرنگ است، آن شیطنت است! آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.»
 

عقل همانند فانوس و راهنمایی است که نقش پیامبری و راهبری در زندگی انسان اجرا می‌کند، از طرفی اگر نیرو و ابزار عقل و تعقل‌ورزی در زندگی انسان با دانش و معارف اهل بیت(علیه السلام) آبیاری شود، به کارایی و توانایی واقعی و اثر بخشی خود در زندگی انسان دست پیدا می‌کند و می‌تواند حیات طیبه انسانی را برای انسان به ارمغان آورد، برای دست یابی به این مهم لازم و ضروری است که در دانشگاه اهل بیت(علیهم السلام) ثبت نام کرد و و خوشه چین خرمن معارف حضرات معصومین(علیهم السلام) شد.
 
1ـ به نیکی شهرت داشتن
 

در اندیشه رضوی عقل‌های پیشرو و تکامل یافته به گونه‌ای است که همواره انسان را به سوی خوبی‌ها و مکارم اخلاقی دعوت کرده و انسان را از رذایل و زشتی‌های رفتاری و اخلاقی باز می‌دارد. محور اساسی زندگی انسان‌های عاقل خیر‌ رسانی به دیگران است، و همین فاکتور طلایی در سبک زندگی آنها موجب شُهرت ایشان در جامعه به مکارم اخلاقی شده است. در روایتی بسیار زیبا در منابع روایی از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است: «وَ قَالَ ع لَا یَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَکُونَ فِیهِ عَشْرُ خِصَالٍ الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ الْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ الْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ؛[2] خرد مرد مسلمان کامل نشود تا آنگاه که ده ویژگى در او باشد که از جمله‌ی آنهاست: به نیکى او امید رود و از بدى او آسودگى باشد.»
 
2ـ بزرگ نمایی نیکی دیگران
 

یکی از آسیب‌های روابط اجتماعی که نوعاً زمینه ساز مشکلات بزرگی در زندگی افراد می شود، نادیده گرفتن حسنات و کارهای خوب دیگران و بزرگ نمایی کارهای خود است، در واقع اگر انسان‌ها در تعاملات اجتماعی همواره محاسن و خوبی‌های دیگران را برای خود مجسم ببینند به نوعی تلاش می‌کنند رفتار مشابه از خود نشان داده و در صدد جبران خوبی آنها باشند، ولی اگر احسان دیگران برای افراد کوچک جلوه‌گر شود، علاوه بر اینکه روح زیبابینی در زندگی ایشان سلب خواهد شد، دیگران نیز احساس خوشایندی در ارتباط با این چنین افرادی نخواهند داشت. در فرهنگ و سبک زندگی رضوی انسان‌های عاقل همواره نیکی‌های کوچک اطرافیان خود را برای خویش بزرگ جلوه می دهند. «یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ الْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ الْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ؛[3] و نیکى اندک دیگرى را بسیار شمارد و نیکى بسیار خویش را ناچیز داند». در واقع این دستور اخلاقی اکسیری شفا بخش است که موجب تقویب بذر محبت و احسان و احساس رضایتمندی در سبک زندگی دینی می شود.
 

3ـ غنیمت شمردن کمک به دیگران
 

کم نیستند در جامعه افرادی که به بهانه‌های واهی و سست از کمک کردن به دیگران ابراز ناخوشایندی و ناراحتی کرده و با چهره‌ای نامناسب با نیازمندان برخورد می‌نمایند و از حل مشکلات آنها طفره رفته و از خود سلب مسئولیت می‌نمایند، این در حالی است که در اندیشه رضوی انسان‌های عاقل کمک کردن و دستگیری از نیازمند را برای خود یک فرصت طلایی و ممتاز به حساب می آورند، از این رو در امداد رسانی و دست‌گیری از دیگران نه تنها خسته و ملول نمی‌شوند؛ بلکه آن را غنیمت ماندگار برای خود به حساب می‌آورند، این رهنمود رضوی است که در منابع روایی عقلای واقعی را با این ویژگی معرفی می فرماید: «لَا یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَیْهِ؛ از نیاز خواهى [دیگران‏] از او دلگیر نمى‏‌شود.»
 
4ـ تحصیل علم و معرفت پای ثابت زندگی
 

در نگاه برخی افراد علم آموزی و تحصیل دانش تنها تا زمانی کارایی و ارزش دارد که بتواند آنها را به مقاصد مادی و دنیوی متصل نماید، از این رو این دسته افراد ارزش ذاتی برای علم قائل نیستند؛ چرا که علم را ابزار و بهانه‌ای برای رسیدن به اهداف ثانوی و دنیوی قرار داده‌اند، این در حالی است که در اندیشه رضوی علم آموزی یک رکن و پای ثابت زندگی دینی است که هیچ‌گاه جای خالی آن در زندگی مشاهده نمی‌شود. «وَ لَا یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ؛[4] و از علم ‏جویى در طول عمرش دلخسته نمى‏‌شود». در واقع این رهنمود طلایی و ارزشمند امام رضا(علیه السلام) در توصیف انسان‌های عاقل تداعی کننده کلام گوهر بار علوی است که می‌فرماید: «لَا یَشْبَعُ‏ مِنَ‏ الْعِلْمِ‏ دَهْرَه؛[5] در تمام زندگی خود از آموختن دانش سیر نمی‌شود.»
 
5ـ عزّت‌طلب و ذلّت‌ناپذیر
 

برخلاف سیاست و مدیریت غرب‌باور و سکولار که بزرگی و عزّت را حتی تحت ولایت طاغوت و همراهی با آنها طلب می‌کند، در فرهنگ و اندیشه رضوی قیومیت طاغوت به هیچ وجه پذیرفتنی نیست، از این رو انسان عاقل هیچ‌گاه بزرگی و عزّت را در تن دادن به خواست و انتظار دشمنان باری تعالی طلب نمی‌نماید. انسان عاقل در اندیشه رضوی، ذلت و فقر و خواری در سایه خدا را بهتر از بزرگی و سروری که تحت قیومیت دشمنان خداست می‌داند: «الْفَقْرُ فِی اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْغِنَى وَ الذُّلُّ فِی اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْعِزِّ فِی عَدُوِّهِ؛ تهیدستى در راه خدا را بیشتر از توانگرى دوست مى‏‌دارد و خوارى در راه خدا را از بزرگمندى در نزد دشمن خدا خوشتر دارد.»
 

رهنمود پایانی:
 

در این حدیث ارزشمند امام هشتم (علیه‌السلام) با تأکیدی خاص پرده از یکی دیگر از فضایل و کمالات عقلانی بر می‌دارد و این چنین به دوستداران خود سفارش می‌فرماید: [شخص عاقل]کسى را نبیند مگر آن که گوید: او از من بهتر و پارساتر است، به راستى جز این نباشد که مردم دو گونه‏‌اند: مردى بهتر و پارساتر از او و مردى بدتر و فرومایه‏‌تر از او. پس آن هنگام که بدتر و فرومایه‏‌تر از خویش را ببیند بگوید: شاید نیکى و خوبى او در درون و باطن اوست و این نیک باطنى برایش بهتر است و نیکى من آشکار است و نیک ظاهرى براى من بدتر است و چون بهتر و پارساتر از خویش را ببیند در برابرش فروتنى کند تا همپاى او گردد؛ پس چنانچه این گونه کند بى‏‌گمان بزرگمندى‏‌اش فراز گیرد و نیکى‏‌اش پاکیزه شود و یاد او نیک گردد و سرور مردم دوران خویش باشد.
 

پی‌نوشت‌ها:
1ـ  الکافی، ثقة الإسلام کلینى‏ ج ۱ ص ۱۱؛ معانی‏ الأخبار، شیخ صدوق، ص ۲۳۹ ؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۱۱۶.
2ـ  تحف العقول، ص443.
3ـ همان .
4ـ همان.
5ـ کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص19.